آشنای یار

فرهنگی-اجتماعی-عرفانی

آشنای یار

فرهنگی-اجتماعی-عرفانی

نامه ای برای دلنوازم

 

 

نامه ای به یار آشنا

 

 

مدتی است که از تو دور شدم و به تنهایی اسیرم

کبوتر دلم از بامت دور افتاده و گمشده ی زمین گشته است

 

دلم را هوایی کن تا دور و بر بامت بچرخم

می خواهم دوباره جلدت شوم .........

 

آسمانی ام کن ......

 

فرستنده- دلم

گیرنده- یار دلنوازم

نظرات 62 + ارسال نظر
شاپرک پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:45 ق.ظ http://shaparak49.blogsky.com/

♥♥♥♥سلام سلام سلام!♥♥♥
به به ..گل اومد بهار اومد ..ستاره بارون شده بلاگ اسکایییی
مبارکه مبارکه.. خیلی خوش اومدی ستاره جون کلی خوشحالم کردی خانومی..افتخار دادی... از وب فاطمه جون فهمیدم ..♥♥♥

♥♥دیگه اسمونمون ستاره دار شد ♥♥
انشالله که به یمن ورود تو عزیز دل هم شکلک ها هم راه میوفته و دیگه چیزی کم نداریم♣♣♣

3♥شاد باشی و برقرار♥♥

فاطمه پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:45 ق.ظ http://www.omresokhte.persianblog.ir

سلام سلام...
وای عمه جان خونه جدیدت مبارکه(قلب و گل)

اخی راحت شدیم از دست شماره شناسنامه بابابزرگ وجد وابادمون(خنده)

دلم واستون یه ذره شده بود فدای اون مهربونیاتون برم من الهی(بوسسسسسس)

شاپرک پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:50 ق.ظ http://shaparak49.blogsky.com/

♥♥وای بازم سلام ♥♥
الان دیدم از طرفت دعوت شدم اختصاصی ( ذوق بی حد)♠♠
نوشته ی زیبا و اغازی به جا بود♣♣
امید وارم که کبوتر دلت همیشه جلد کوی یار باشه و لبریز ار عطر دل انگیز وجود وحس بودن یار اشنایت...♠♠

♥♥♥سرفراز باشی ستاره یفروزانم♥♥♥

فاطمه پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:51 ق.ظ http://www.omresokhte.persianblog.ir

وبتون ساده وقشنگه به زیبایی اون دل پاکتون...

اره بخدا یه چند وقتیه ازتون دور شدیم(مغرور)من نوشته تون به خودم گرفتم(چشمک)اخه نگفتین رفتین پای بالاترین کوه ما چیکار کنیم با این هزینه های هواپیمایی وهلی کوپتر شخصی که ابجی ستایشی میخواست ولی ما فقر فقرا به تاکسی بسنده کردیم قرار شده با عمه سوسن بیایم(خنده)

دلم را هوایی کن تا دور وبر بامت بچرخم می خواهم دوباره جلدت شوم...خیلی قشنگ بود.

می بوسمتون...بازم بهتون تبریک میگم امیدوارم اسکای بهتون خوش بگذره البت بدون شکلک که اونم داره کشف میشه(شیطان ونیشخند)

می بوسمتون(بوس)

شاپرک پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:54 ق.ظ

♥♥ یار اشنای من ...چرا غریب..؟؟؟

عزیز دل ادرس جدیدت رو با افتخار پیوندزدم به شاپرک..♥♥اگر دیگه نخواستی توی بلاگفا پست بگذاری بگو که این ادرس جدید رو جایگزین یار دلنواز کنم♥♥

راستی پست بدون حضور سیاست چه زیباست....چشمکککک شاپرکیییییییی♠♠

ستایش پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:05 ب.ظ http://setayesh2200.persianblog.ir

سلام.سلام.

به به ! دست جیغ هورا. شادی کنین. هر کسی هم دوس داره بیاد برقصه همه از خودیم. :دی.

خونه جدید مبارک عمه خانوم. باور کنین بازم این بلاگ اسکای خیلی بهتر از بلاگر. امروز اتفاقا اونورم رفتم ولی کامنتای منو قبول نمی کرد. (ناراحت)

ستایش پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:08 ب.ظ http://setayesh2200.persianblog.ir

آخی! چه نامه ی قشنگی دلتون نوشته.


لینکتون می کنم. انشااله موندگارین دیگه اینجا؟؟

می دونم! می دونم! الان اگه بابایی بیاد کلی ذوق میکنه که یکی دیگه از خواهراش باهاش همسایه شدن. هی! :دی

اینم خونه نویی
(گل گل گل گل گل گل گل گل )

شمس پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:43 ب.ظ http://goharevojod.blogsky.com

بابا ای ولللللللللللللللللللل
آدرس عوضی میدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ( عصبانی مثل خمپاره)

شمس پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:44 ب.ظ

ولی نمی دونی چقدر خوشحال شدم گیرت انداختم ( رضایت کاذب )

شمس پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:46 ب.ظ

الهی هر کاری با این خواهر من کردی با منم بکن ( نیشخند تا بعد از بناگوش )

شمس پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:47 ب.ظ

نمی دونم از خوشحالی چی کار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ( مبهوت)
مجبور شدم به قولم عمل کنم یه تخم مرغ پخته و به کاسکو بدم بخوره ( چشمک )

فاطمه پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:55 ب.ظ http://www.omresokhte.persianblog.ir

اخیش چه حالی میده وقتی نشونی پلاک ازت نمیخوان(خنده)

عمه های عزیزم بابایی تا یه هفته نیستش(گریه) ولی یه چیزی از دستمون راحت شد(شیطان )

خوب وقتی شماها و مامانی رو دارم دلم زیاد تنگ نمیشه(چشمک)

شاپرک پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:15 ب.ظ http://shaparak49.blogsky.com/



بازم سلام اینم خوشحالیه شکلکی کلی ذوق کردم اخه...


گفتم دوباره بیام تا دلتنگی نکنی

قاصدک پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 06:39 ب.ظ

سلااااااااااااااااام..من اومدم..(آره.خودشیفته ام.حالا که چی؟؟)
مبارکه مبارکه مبارک.(هورااااااااااااااااااااااااااااااااااا)
ولی خدا وکیلی کشتی مارا تا اومدیدهااااااا
خوشحالم که آسمونمون ستاره داره..
اصلا همه چیز داره.
اصالت (گوهره وجود!!)
شاپرک.!!
تازه!!!.قاصدکم داره!!!!
یه داداش مشتی هم که دارید که هواتونو داره!!!!

قاصدک پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 06:47 ب.ظ

واما بعد..
درسته که اون بالا ببینم یکی را دعوت خصوصی کنید؟!
خب منم میتونستم ذوق کنم هااااااا
تازه.کاسکوی منم میتونه تخم مرغ بخوره!!!
ولی خب خودمونم که میتونیم بخوریم چرا بدیم به اون؟؟
همه که مثل شما کیلکا نمیدن به پیشی شون!!!!
.خب برم که میدونم الان میگید چرا هرچی بهت گفتم را علنی میگی؟؟.جرمم این بود که اسرارهویدا کردم.!
راستی..من فقط بخاطر شما الان نت اومدم.باورکنید .چون سیستمم پاورسوزونده!!.یواشکی اومدم تبریک بگم و برم.
در ضمنشم! آدرستون را درست لطف کنید بدید.خب نکنه مهمون دوست ندارید؟!(http://..دوبار نوشتید)
به هرحال.ممنون از حضورتون.برگشتم زیاد مزاحم میشم.
حتما اومدم بهتون در مورد شکلکهای اسکای هدیه ویژه میدم حالشو ببرید!!.
زنده باشید و سلامت..یاعلی مدد

خود شیفته!! پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 06:49 ب.ظ http://m-shaker.blogsky.com/

سلام دوست عزیز..
چه خوب نوشتی؟؟.با لینک موافقی؟؟.پیش منم بیا.!!!.بای

عاصی پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:46 ب.ظ

سلام

خدایا دلم را
که هر شب نفس می کشد در هوایت
اگرچه شکسته
شبی می فرستم برایت

شب خوش

شمس پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:52 ب.ظ http://goharevojod.blogsky.com

سلام ستاره جان
نمی خواد منت این ... بکشی ( ریسه )
بیا وب خودم یکی گفته چی کار کنیم که شکلک داشته باشیم
من اسمشو فاش نکردم هااااااااااا خودش این کار رو کرده ( کلاه تا زیر لب )
تازه من یه عقاب داشتم که باید تیغ ماهی رو می گرفتم بهش میدادم که خدایییییییییی نکرده تیغ تو گلوش گیر نکنه
حیوانات درنده منن دیگه مورد توجه بعضی هااااااااا
( آن چشمهای از کاسه درآمده )

فاطمه جمعه 17 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:28 ق.ظ http://www.omresokhte.persianblog.ir

سلام...

خواستم حالتونو بپرسم

شما شکلک ندارین عمه جان؟ای بابا پس خواهرتون شما رو هم دور زده(اگه عمه سوسن بیاد حالمو میگیره)(خنده ونیشخند)

عمه سوسن حال بابایی رو گرفتین دیگه بسه(خنده)

فدای شما دو تا عمه برم من(قلب)

شمس جمعه 17 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 08:23 ب.ظ http://goharevojod.blogsky.com

سلام عزیزم
کجاشو دیدی من شعبه ای از باغ وحش داشتم ( خونسرد )

فاطمه جمعه 17 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 08:33 ب.ظ http://www.omresokhte.persianblog.ir

سلام...

منم به بابایی گفتم یه کیلو زعفران بگیره شما میگین خان داداشتون واسمون میاره(خنده)

دیگه بابایی اولین اسو واسه من فرستادن خودشونم میدونن چقدر دوسشون دارم منم و همین یه دونه بابایی(گریه همراه با شوق!!!)
به عمه سوسن گفتم در برین تا وقتی که بابایی میاد اخه میخواد برجکها رو بزنه حالا کدوم برجک عنع سوسن خودشون میدونن.

میگم بهتون اس میدم به دستتون میرسه؟؟؟

منم می بوسمتون...هنوز اصفهان تشریف دارین؟؟مثل اینکه بهتون خوش میگذره(خنده)لطفا گز ما فراموش نشه(شیطان)

شمس جمعه 17 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:36 ب.ظ http://goharevojod.blogsky.com

سلام ستاره عزیزم

ستایش شنبه 18 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:22 ق.ظ http://setayesh2200.persianblog.ir

سلام.اومدم حال و احوال کنم. چطورین؟

میبینم که اینجا هم برجکش در خطره. :دی

فاطمه شنبه 18 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:18 ق.ظ http://www.omresokhte.persianblog.ir

سلام عمه ستاره گل...

می بینم که اینجا راه افتادین ولی چرا کامنتامونو جواب نمیدین؟!!!(خنده)

نمیدونم چرا اس میدم به دستتون نمیرسه!!!!

ولی بدونید همیشه بیادم هستم(قلب و بوس)

نه وب عمه ستاره ستایشی در خطر نیست مگر واسه یه کیلو زعفران بخوان بابایی اینجا رو منهدم کنن که نه بابایی دست ودلبازه(شیطان)اون وب عمه سوسنه که تو خطره!!!

ستایش شنبه 18 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:55 ب.ظ

آپ کردین؟؟ کو؟ نمی بینم.
شاید اونوره.برم یه سر بزنم.

سلیمون شنبه 18 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:52 ب.ظ http://soliman777.blogsky.com/

یالله
نامحرم کم نباشه
سام علیک ابجی گول خوتممممممممممممممممممممم(قلب تا سر حد فنر زدنکه رگش باز شه)
باع ابجی خونه که عوش می کونی اردس اشتب میدی(این ب ماند)
مایی هم محلی میشی بازم اردس اشتب میدی (اینم بماند )
مایی جیغ سر کچل بند می کشی که چرا نیومتم ( این نیز بماند)
مام با کله خدمت رسیدم خوردیم تو در بسته( اینم بماند )
بعد اومقع ا من گلگییییییییی می کنی د اخه مصبتو شکر خو نمی خوایی خونت نامحرم بیاد چرا رد گم می کنی باع ما یه شاخ گول به این برادرزاده خواهر زادمون دادیم یکی نیس بهش بگه اخه دخمل محرم به محرم میتونه جواب مثبت بدههههههههه(عصبانی) اینم واسه این گوفتم که شوما ابجی بوزرگی(رضایت)
نه حالا خودمونیم شوما خود حاضری دخیتو بدی به به عموش یا دایششش(تعجب تا سر حد کارت قرمز تو المپیاته فی فا به داور)
خ میگم تا اینجا که هیچ بماند بریم سوراغ متن دلش نیشینت که منو چار میخ کرته به این مونیتور قاچاقی که اومتم لب مرز(لبخند)
زیات نمی تونم ببمونم اخه دارم لو میرم قاچاق چیا دارن صیدا می کونن
تا این ضعیفه رخش ما فارغ شه یه رخش دیگه نصیبمون کونه باس همینجا لب مرز قاچاقی بیایمو بریم که یوهو این بومبه اتمی بهمون نخوره(غش و ریسه)
اوس کریمم خودش اونایی رو که دوس داره همچین جلد می کونه که دس منو شوما نیس
موتمعن باش که اوس کریم خیلی هواتو داره که می تونی اینچنینی صیداش کونی و بش بگب که می خوای جلدش شی
خو دیگه خیلی رفتم بالا منبر باشه تا بعت با رخش خوتم بیام خیدمتتون(رضایت)
ابجی بینم این اردسم برتو کار لینک یا نه؟؟؟؟؟؟
چه ایزه بدی چه ایزه ندی ما رفتیم تو کارش
برقرار باشی و نورانی
کولبه نو هم موبارکات
هر کاری هم ا دس داشت بر میات بگو کوتاهی نمی کونیم
زت زیاد(خونسرد)

شمس یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:59 ق.ظ

وایییییییییی سلام
بابا پس کی میایی آخه ؟؟؟؟؟؟؟
صبح به خیرررررررر

شاپرک یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:29 ب.ظ

سلام ستاره عزیزم♥♥
امیدوارم در کنار خواهر عزیزت خوش بگذرونی ...من که هر وقت میرم تهران در شبانه روز وقت کم میارم برای گفتگو با سوسن جونم...چشم به هم میزدیم صبح و شب میشد....چشمک ضربدری...

بعد از اصفهان نوبت مشهده ها..!!!!
شاد باشی و نورانی..

فاطمه یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:36 ب.ظ http://www.omresokhte.persianblog.ir

سلام عمه جان...

دیشب بالاخره طلسم این اس ام اس شکست دیشب تنها بودم خوشحال شدم که باهاتون حرف زدم .من اخرش شما رو معتاد اس هم میکنم(خنده)

شما دیگه چرا گریه میکنید من بخدا دست خودم نیست وقتی از مرگ حرف زده میشه دلم اتیش میگیره اخه مامانم بغل من جان داد بابامم همینطور همیشه میگم کاش اینجوری نمیشد اخرین نگاهشونو نمیدیدم کاش...

می بوسمتون...به اندازه ی عمه واقعیم دوستون دارم

فاطمه یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:40 ب.ظ http://www.omresokhte.persianblog.ir

بعدش ایشا...هممون با عمه سوسن میریم مشهد سرشون مامان سودابه هوار میشیم(نیشخند)

سلیمون یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:34 ب.ظ http://soliman777.blogsky.com

سام علیک ابجی گول خوتم
صفای قدمت
والا ما که تو سندت زتیم این باغچه که داریم مال خوارزاده برادرزاده هامون(رضایت)
هر وقت رخش اماده شوت میام حسابی جوبران می کنم
دیگه به بزرگی خوتت ببخش
برقرار باشی
زت زیاد(خونسرد)

سلیمون دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 08:12 ق.ظ http://soliman777.blogsky.com

سام علیک ابجی
اومتیم یه عرض ارادت کونبم و بریم
ایشالله که برقرار هسی
سایه حق بالاسرت و پایداری و موقاومت تو تمام وجودت
زت زیاد(خونسرد)

فاطمه دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:52 ق.ظ http://www.omresokhte.persianblog.ir

سلام عمه جان...

میگم من چرا عادت کردم همش میام اینجا؟!!واسه خودمم جای سواله نه اینکه اینجا همه خودمونی هستیم واسه همین راحتم(خنده)

چه خبرا عمه جان منو که شرمنده کردین تو وب خان دایی سلیمون خودتون گلید همه رو به این صورت نگاه میکنید(بوس وقلب)

منم دوستون دارم...یاعلی

سمانه دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:34 ب.ظ http://delneveshtehayi4SM.blogfa.comblogfa.com

سلااااااااااااااااااااااااام.

بادا بادا مبارک باداااااااااااااااااا.......

ایول ستاره جون.تو هم بلد بودی از این حرفا بنویسیییییییییی؟

شیطووووووووووون.

آخیش دیگه سیاسی که قاطیش نبود نه؟بزار با دقت بیشتری نگاه کننننننننننننننننننننم.........نه خدارو شکر.

خوشگل نوشتی عزیزم.

دوست دارررررررررررررررررررم.

بای تا..........

سلیمون سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:53 ق.ظ

سام علیک ابجی گوللللللل
بینم ابجی چیزی که کم و کاس نری تعاروف معاروف نکونی جون داش ناراحت میشم کله صبی ها
صب کله سحر اومتم بینم چیزی کم و کاست نرین[
غرض عرض ادب بوت و یه صب بخیر گوفتن ولاغیر
برقرار باشی
زت زیاد(خونسرد)

فاطمه سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:18 ب.ظ http://www.omresokhte.persianblog.ir

چشمتون روشن خان داداشتون امشب تهرانن...

فقط بگم دعوا گرفت بین ابجیاشون ما نیستم دیگه از جنگ خسته شدیم(خنده)همش کار این شکلکاست که این همه داد وقال درست کرده اخه یکی نیست بگه اسکای رو چه به شکلک(شیطان)دیگه در برم که فاتحم خوندست(خنده)

اسماعیل سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 08:47 ب.ظ http://BALOOKHANI.BLIGFA.COM

سلام روزگارتان خوش.

عالی بود

موفق باشید.

سلیمون چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:42 ق.ظ http://soliman777.blogsky.com

سام علیک ابجی خانم باحال خوتم
ابجی روز تعطیلی اومتیم یه سر بهت بزنیم جیم شیم فک و فامیل زیاتن باسه به همشون سر زده دیگه(رضایت)
کاری باری داشی بگو بیام انجام بدم
برقرار باشی
زت زیاد(خونسرد)

☆ قاصدک☆ چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:08 ب.ظ

سلام ستاره خانوم گرامی

حالتون خوبه یا احوالتون؟؟!!!..ممنون که کلی شرمندم کردی

راستی خوشحالم که شما لااقل شکلکها را نذاشتید!!!

اصلا من از اولشم از شکلک خوشم نمیاومد!!!

اومدم تا هم تشکرکنم و هم گلگی!!!

تشکر از اینکه آش پشت پا زدید تو رگ!!.به نام من و به کام خودتون!!
گلگی برای اینکه؛خب یکی به منم بگه چه خبر شده؟!!
همه جا سوت و کور شده؟؟!!.مگه قرار نبود:
آب زنید راه رااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟!!!
بعداْ باز باید بیام.تا بعد..یاعلی مدد

سلیمون پنج‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 06:51 ق.ظ http://soliman777.blogsky.com

سام علیک
با ایزه یه تقدیر نومه رفتم تو کارش
تشیف فرماشین خوشال میشم
برقرار باشی
زت زیاد

فاطمه پنج‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:41 ق.ظ http://www.omresokhte.persianblog.ir

سلام عمه خانم...

بابایی میگه اصفهان لنگر انداختین(خنده) اینجا چرا اینقده سوت وکوره همش میرین تو اپای سیاسی پس اهل فامیل چه؟عمه ما رو هم دریاب(شیطان وبوس)

یه کیلو زعفران رو از بابایی گرفتین؟؟!! واسه من که هیچی نیاورد منو به خسیسه هم متهم کرد!!عجب دور وزمونه ایه بخدا

یاحق

شاپرک پنج‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:48 ق.ظ http://shaparak49.blogsky.com

سلام ستاره جونم♠
حال و احوالت چطوره؟؟ انشالله که خوش وسلامت باشی♥
دلم تنگ شده بود گفتم عرض ارادتی داشته باشم وزحمت کم کنم♣
سنت سالم سرایت سبز باشد♥♥♥

اسماعیل پنج‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 02:23 ب.ظ http://balookhani.blogfaa.com

سلام روزگارتان خوش.

وممنو ن بنده را مورد لطف قرار دادید .

بهنظر بنده شعرتون کامله .

گر نگهدار من آنست که من می دانم

شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

.حق نگه دارتان .

شمس پنج‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:57 ب.ظ http://goharevojod.blogsky.com

سلام نازنینم
چطوری عزیز
خوب چقدر قول و قرار با این نگار گذاشته بود و پز داده بود و ...
دلم چقدر خنک شده
راستی میگن آش پشت پا
نه آش تو گلووووووووووو

شاپرک جمعه 24 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:21 ب.ظ http://shaparak49.blogsky.com

سلام و ادینه خوش
اللهم عجل لولیک الفرج

از بس که براى دیدنت بد شده‏ام
در راه رسیدنم به تو سد شده‏ام
رسوا نکنى مرا میان مردم
عمرى‏ست به عشق تو زبانزد شده‏ام

ستایش یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:51 ب.ظ

سلاااااام عمه آسمونی! حال شما؟

اومدم احوالپرسی (چشمک)

☆غزل قاصدک☆ دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:24 ق.ظ

سلام ستاره خانوم..
توی بلاگفا هم نوشتم براتون.ولی باید اینجا دعوت سفارشی کنم چون اهل آسمونید!!
با اجازتون.پراکنده گویی هایی تحت عنوان(اندراحوالات اخبارماه گذشته)نوشتم و منتظر دیدن نظرات صمیمانه تون هستم.
ممنون که همیشه شرمنده مون میکنید.
شب و روزتون خوش و سلامت..یاعلی مدد

فاطمه دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:25 ب.ظ

سلام عمه جان...

دیگه بیخی اینجا شدین؟؟!!!یه سر هم بیاین اینجا اون بلاگفا رو ول کنید با یه اپ تا ما هم زنده بشیم با نوشته هاتون

می بوسمتون

سلیمون دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 05:49 ب.ظ http://soliman777.blogsky.com

سام علیک ابجی خانم گول
شرمنته وجود نازنیت باز این بلگفا رفته تو مخ بنده ارور میده
شرمنته شوما میشم حی نمی تونم بیام اونجا در افشانی کنم
خولاصه اوتیم پیش ابجیمون یه ای قند پهلو بخوریم رفع زحمت کونیم
بینم چیزی کم و کاس نری که ابجی؟؟؟؟
سایه حق بالاسر
دلت شاد و لب خندون
دلت نورانی
دست حق نیگه دارت
زت زیاد

سلیمون پنج‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:43 ق.ظ http://soliman777.blogsky.com

سام علیک ابجی
خوبی خوشی
برقرار هسی
گفتم صبح ۵ نشبه اس واسه غافل گیر کرتن اونوات یه فاتحه بریم تو کارش
ثواب داره
دلت شاد و لبت خندون و چراغ خونت روشن و بلا از لونت دور سایه حق بالاسرت
زت زیاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد