آشنای یار

فرهنگی-اجتماعی-عرفانی

آشنای یار

فرهنگی-اجتماعی-عرفانی

شوق نوشتن

 

شعری برای مهربانم 

 

 

تا صبحدم به یاد تـو شــب را قـــدم زدم

آتش گرفتم از تـــو و در صــــبحــدم زدم

با آسمان مـفاخــــره کردیـم تا ســـــحر

او از ستاره دم زد و من از تــــو دم زدم

او با شهاب بر شب تب‌کرده خط کـشید

من برق چشــم ملتـــهبت را رقــم زدم

تا کورســـــوی اخترکان بـــشکند همــه

از نام تـــو به بـــام افــق‌ها، عـــلم زدم

با وامی از نگاه تو خورشیدهای شــــب

نظم قدیم شام و ســـحر را به هم زدم

هر نامه را به نام و به عنـوان هر که بود

تنها به شوق از تو نوشـــتن قلـــم زدم

تا عشق چون نسیم به خاکسـترم وزد

شـــک از تــــو وام کردم و در باورم زدم

از شـــادی ام مپرس که من نـیز در ازل

همراه خواجه قرعٔه قسمت به غم زدم

 

غزلی از حسین منزوی

نظرات 42 + ارسال نظر
شاپرک جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:19 ق.ظ http://shaparak49.blogsky.com/

سلام ستاره جون..
خیلی عجبه..!! خوشحالم که اشنای یار رو هم به روز کردی..
اونم با شعر زیبای اقای منزوی..♥♥

منم آن نیازمندی که به تو نیاز دارم
اگر از تو باز دارم به که چشم باز دارم؟

روز جمعه ی شاد و پر نشاط و در پیش داشته باشی

اللهم عجل لولیک الفرج

شمس جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:23 ق.ظ http://goharevojod0blogsky.com

سلام ستاره عزیز
خیلی انتخاب زیبایی بود عزیز
به خصوص این قست که بر دل من خیلی نشست
((با وامی از نگاه تو خورشیدهای شــــب

نظم قدیم شام و ســـحر را به هم زدم ))

رهگذر جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:39 ق.ظ


به چه مانند کنم موی پریشان تو را؟
به دل تیره شب؟
به یکی هاله دود؟
یا به یک ابر سیاه-
که پریشان شده و ریخته بر چهره ماه؟
به نوازشگر جان؟
یا به لطفی که نهد گرم نوازی در سیم ؟
یا بدان شهله شمعی که بلرزد به نسیم؟

به چه مانند کنم حالت چشمان تو را؟
به یکی نغمه جادویی از پنجه ی گرم؟
به یکی اختر رخشنده به دامان سپهر؟
یا به الماس سیاهی که بشویندش در جام شراب؟
به غزل های نوازشگر حافظ در شب؟
یا به سرمستی طغیان گر دوران شباب؟

به چه مانند کنم سرخی لبهای تو را؟
به یکی لاله شاداب که بنشسته به کوه؟
به شرابی که نمایان بود از جام بلور؟
به صفای گل سرخی که بخندد در باغ؟
به شقایق که بود جلوه گر بزم چمن؟
یا به یاقوت درخشانی در نور چراغ؟

مرمر صاف تنت را به چه مانند کنم؟
به بلوری رخشان؟
یا به پاکی و دل انگیزی برف؟
به یکی ابر سفید؟
یا به یک مخمل خوشرنگ نوازشگر نرم؟
به یکی چشمه نور؟
یا به سیمای گل انداخته از دولت شرم؟
به پرندی که کند جلوه گری در مهتاب؟
به گل یاس که پاشیده بر آن پرتو ماه؟
یا به قویی که رود نرم و سبک در دل آب؟

به چه مانند کنم؟
من ندانم
به نگاهی تو بگو-
به چه مانند کنم...؟

مهدی سهیلی

شمس جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:51 ب.ظ http://goharevojod0blogsky.com

پر از طنین یاهوست نماز مستی من
دمی نظر کن ای جان به می پرستی من
نشان داغ دوری شکوفته بر جبینم
چگونه ات نخوانم منی که این چونینم

میثم جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:27 ب.ظ

سلام
برای دشمنانت کوره را آنقدر داغ مکن
که حرارتش خودت را هم بسوزاند .

شکسپیر

زیتون جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:42 ب.ظ http://zatun5.persianblog.ir

سلام برعمه ستاره گرامی امروزسبب خیرشدی
لینک کردم
عمه ستاره +فاطمه +شمس
۲سالی هست نوشته های عمه سوسن رامیخوانم وبرقلمش درود میفرستم وبرخودش
خیلی خیلی سلام برسونش
==========
۲کامنت هم توپست قبل گذاشتم

سلیمون جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:44 ب.ظ http://soliman777.blogsky.com

سام علیک ابجی خانووم
صفای قدمت کولی خوشالمون کرتی تا صب با هم بوتیم ولی شرمنته که نتونسم زیاد بمون و بیام ببینم که آپ و رفتین تو کارش
در مورد شرتون باس بگم که دل و قلب اتم رو بد برای این معشوق عزیز لرزونده
کلی حال کردم و کلی ذوق کردم ایولا باع
گاهی واسه این معشوق عزیز نوشته خوبه ولی همیشه به یاتش بوتن بیشتر ادمی رو به وجود میاره
ایولا دست طلا با این اینتخابت
زت زیاد

111Mostafa جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 03:53 ب.ظ http://www.bia2forex.blogfa.com

سلام دوست عزیز
من امروز به وبلاگت اومدم تا یه درخواستی ازت بکنم به عنوان یک همکار یک لطفی در حق من بکن میخوام به وبلاگ من یه سری بزنی .در مورد فارکس اطلاعات داری یا نه؟ اگه داری خوشحال میشم تجربیاتت رو در اختیار من هم قرار بدهی ولی اگه اطلاعی نداری ازت میخوام وبلاگ من رو مطالعه کنی شاید مسیر زندگیت از امروز تغییر کرد و تو هم به جمع تاجران دنیای فارکس پیوستی . در نهایت اگه یه لطف کوچیک هم در حق من بکنی خیلی خیلی ازت ممنون میشوم . ازت میخوام روی عکس اون خانم که کنار وبلاگ من هستش کلیک کنی فقط و وارد سایت اصلی بشی . فقط همین . دوست من با این کار ترافیک وبلاگ من رو نزد اون سایت بالا میبری و من به عنوان یک ایرانی میتونم رتبه ی اول رو در اون سایت بیارم و اتفاق دیگه ای رخ نمیدهد اگه میتونی برای کمک به من لینک وبلاگم رو به ادلیستت هم بفرستی ممنون میشم . پیشاپیش از لطفی که در حق من میکنی ازت ممنونم
بعد از اینکه اون لطف رو در حقم انجام دادی بهم یه خبری هم بده .راستی با تبادل لینک موافقی؟ اگه اره لطفا من رو با نام" اموزش فارکس" لینک کن بعدم بهم بگو با هرنامی که میخواهی لینکت کنم در ضمن ادرس وبلاگ من این یکی هستش : www.Bia2Forex.Blogfa.com لطفا همین را لینک کنید

قاصدک جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 06:46 ب.ظ

سلام دوست عزیز.ستاره خانوم
ممنون از حضورتون و تشکر از دعوتتون.
(چراشکلکها را نمیذارید تا الان ببینید لپهام سرخ شده از خجالت؟!)
شعر زیبایی بود..خیلی...خوش بحال مهربانتون که:
او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم.!!
...
یه تبریک دیگه هم میگم بابت اینکه دلتون اومد و یه دستی به آسمونها کشیدید!!
چه ساعت و تقویم قشنگی؟؟!!.مبارکتون باشه..
خب با اجازتون رفع زحمت میکنم و چون کامنتها بعدا تایید میشه الانم نمیدونم چندمین نفرم ولی همین که شرمنده تون نشدم و سیستم یاری کرد خیلیه!!٬.تا خراب نشده برم ببینم میتونم وبم را خط خطی کنم یانه؟!!.
همیشه ایام.شاد و سلامت و سبز باشید..یاعلی مدد

فاطمه شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:26 ب.ظ http://omresokhte.persianblog.ir

سللام عمه جان...

به به شما هم از منزوی شعر گذاشتین عالیه اونم چه شعری...

سلیقه تون به خودم برده(مغرور)یادم باشه واستون یکی از شعراشو بزارم اخه خوندنش هزار بار می ارزه...

خوشحالم که یه فکری واسه این خونه کردین دیگه کم کم داشت متروکه میشد(خنده)

فاطمه شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:27 ب.ظ

بابایی میگه ساعت داره وبتون پس چرا من نمی بینمش(تعجب)

ستایش شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:30 ب.ظ http://setayesh2200.persianblog.ir

سلاااااااااام عمه ستاره گل. خوبین شما؟

به به! عجب شعری. همچین ستاره بارون بودا.

بیان اونورا (چشمک)

قصه گو شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:46 ب.ظ http://ghesehaayekhoda.persianblog.ir

بگذار عشق خاصیت تو باشد...
نه رابطه خاموش تو با کسی...

:) :) :)

سلام ستاره خوبم

ممنون از حضورت گلم

به روزم و منتظر قدمهای سبزت

میثم شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 03:27 ب.ظ

گوهر یکدانه

هر که را با خط سبزت سر سودا باشد -- پای از این دایره بیرو ننهد تا باشد

فاطمه شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 04:05 ب.ظ http://omresokhte.persianblog.ir

ای غنچه ی دمیده ی من!یک دهن بخند
خورشید من!ستاره ی من!باغ من!بخند

افسرده،خنده بر لب گل پیش روی تو
ای خرمن شکوفه و گل!ای چمن!بخند

ای گرم پوی ،گرم تر از عطر یاسمن!بخند
ای تازه روی تازه تر از یاسمن!بخند

تا خون نور در رگ شب های من دود
یک لحظه،ای سپیده ی سیمین بدن!بخند

ای ناز خنده ی تو شکوفانده بر لبم
چونان بهار،این همه باغ سخن بخند

حسین منزوی

مسعود شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 04:19 ب.ظ

در سینه‌ی تغزلی من
اینک هزار چشمه غزل
هر چشمه با هزار زمزمه راکد،
زندانی است.
با من بگو،
چگونه،
شط غنای مضطربم را
سالم عبور دهم
تا تو...

منزوی

سعید شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 06:23 ب.ظ http://www.homeopath.blogfa.com

سلام
قشنگ نوشتید.
شاد باشید.

خودم شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:35 ب.ظ

سلام

خواستم اولین نفر خودم این شکلک ها را افتتاح

بکنم

آقای قاصدک تشریف بیاورید

سوگند یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:18 ق.ظ http://sogandenik.blogfa.com

سلام به ستاره جون خوبی نازنین از شعر انتخابیت بسیار لذت بردم واقعا زیبا بود ببخش که دیر اومدم فقط میدونی چرا دیگه....
تا صبحدم به یاد تـو شــب را قـــدم زدم
آتش گرفتم از تودر صبحدم زدم


سوگند یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:22 ق.ظ http://sogandenik.blogfa.com

سلامی دوباره نازنین خواستم شمارا به جشن تولد یگانه خواهرم سودابه جون دعوت کنم پس منتظر حضور پر مهرت هستم قربانت

کلینیک مهرگان یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:33 ق.ظ http://mehregan-clinic.com/index.php

سلام دوست عزیز

کلینیک مهرگان سری جدیدی از آموزشهای خود را با محوریت مهارت‌های زندگی خلاق، ازدواج موفق و کلام خلاق آغاز کرده است.
آموزشها توسط کارشناسان ارشد مشاوره انجام می‌شود و به سوالات شخصی شما پاسخ داده می‌شود.
می توانید با مراجعه به سایت ما، و تماس با شماره های
09375294471 و 88737293 در این دوره‌ها ثبت نام کنید.
منتظر دیدار شما هستیم

قاصدک یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:50 ق.ظ

سلاممن که مشرف شدم(خودشیفته هم نیستم هااا)
ولی نمیبینم اثرات تشریف فرمایی را
باور کنید اونموقع که اومدم کامنت خودم(خودتون) نبود!!
اگه نخوام اسمشو تقلب بذارم لااقل تخلفی صورت داده ولاغیر
به هرحال.هرپروژه ای اول افتتاح آزمایشی میشه و بعد رسمی
پس رسماْ افتتاح میگردد...بهتر از افتضاحات خیلی هاست که!!!
شاد و باتشی و همیشه سبز و مانا.یاعلی مدد

قاصدک یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:53 ق.ظ

ساعت و تقویم آسمونی چشم بصیرت میخواد فاطمه خانوم

فاطمه یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:13 ق.ظ

سلام به افتخار عمه ستاره وشکلکاش




ما رو بسی شگفت زده کردین خانمی الان دیگه دکارتون درسته نمیدونستیم چطوری هیجانمونو نشون بدیم

فاطمه یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:09 ق.ظ

یادم رفت بگم عمه ستاره واسه مامانی جشن تولد گرفتم یه سر بیای اونورا..الانه به عمه شمس هم گفتم به شما هم میگم خصوصی واسم بذارید که تاریخ تولدتون کیه دوس دارم یادداشتتشون کنم.ممنون میشم

اسماعیل یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:02 ب.ظ http://balookhani.blogfa.com

سلام .و ایام بکامتان .

باید از انفاق و انفس بگذری تا جان شوی

وانکه از جان بگذری تادر خور جانان شوی

طرهء گیسوی او در کف نیاید رایگان

باید اندر این طریقت پای و سر چوگان شوی

کی توانی خواند در محراب ابرویش نماز

قر نها باید در این اندیشه سر گردان شوی ...!!!!!

ممنو ومتشکر که خبرم وباعث افتخار بنده ..امید است .

همیشه ایام موفق باشید ...

سید حسن یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:23 ب.ظ http://www.lovem53711.blogfa.com/

سلام وبلاگ نو مبارکامید موفق باشی

فاطمه دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:20 ق.ظ

به بابایی بگید چشم بصیرت دارم ولی کیه که منو ببینه

گفتم به این خونه هم سر بزنم بازم بابایی منو تنها گذاشت

سیدمحمدرضا هاشمی زاده دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 06:52 ق.ظ http://sheredashti.blogfa.com

سلام عزیز بزرگوار صمیمی
آفرین به حسن انتخابت در مرد شعر شادروان حسین منزوی
با آسمان مـفاخــــره کردیـم تا ســـــحر
او از ستاره دم زد و من از تــــو دم زدم
............
بال مرا به وسعت بالت گره بزن......ذهن مرا به اوج خیالت گره بزن
از جنوب خاک پاک وطن...به وسعت دریا وسرسبزی نخلها...سلام...سلامی چوبوی خوش آشنایی....توکه باپیام معطرت بارانی از اندیشه وعشق ومحبت وصمیمیت بر خاطرات تشنه ام باریدی..ومایه شکوفایی دل وجان ودلسروده هایم شدی...قلم وقدمت همیشه ایام سبز..وپر برکت..وبهار دوستیت بی خزان..وپایدار

غزل دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:50 ق.ظ http://www.ghazalebamdad.blogfa.com

شما هم انتخاب شعرتان بسیار زیباست

رضوان دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:36 ق.ظ http://sahbayerezvan.blogfa.com

سلام و ارادت .
ممنون خبرم کردین.
وبلاگ جالبی داره میشه پس ادامه بدین .
در پناه دوست

جانا دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:23 ب.ظ

غزل زیبایی بود
ممنون ستاره ی عزیز از اینکه انقدر به من لطف دارین

خراباتی دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:51 ب.ظ http://www.nt.dil.ir

سلام همسایه.

ممنون که مرا لایق دانستی تا به منزل جدید دعوت شوم.

سمانه دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:55 ب.ظ http://delneveshtehayi4SM.blogfa.com

سلام ستاره جونم.

مرسی از خضورت گلم و مرسی خبرم کردیییییییی.

غزل خیلی قشنگی بود.

بای تا.....

میثم سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:40 ق.ظ http://tabibedell.blogfa.com/

سلام
میگم چرا به این وبه زیاد نمیرسی ؟

احمد یوسفی سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ق.ظ http://eramau.blogfa.com

سلام
وبلاگ جدیدتان مبارک
امیدوارم موفق باشید
معنی آش یعنی زنده باد

امیر سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:17 ق.ظ http://www.loneshade.blogfa.com

سلام
خوبی ؟
مرسی که همیشه منت سرم میذاری و به وبم میایی .. خبرم میکنی
همیشه نوشته هاتو دوست دارم
موفق باشی

مجتبی سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:58 ق.ظ http://erfanlinks.blogfa.com

سلام وب جدیدیتان هم مبارک . شهر بسیار زیبایی را انتخاب کردید عالی بود.
همیشه سبز باشی

مسعود پنج‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:22 ب.ظ

امروز که در دست توام مرحمتی کن
فردا که شوم خاک چه سود اشک و ندامت

زیتون پنج‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:06 ب.ظ http://zatun5.persianblog.ir

بسم الله الرحمن الرحیم

بیماران روان تنی را ارتباط درمانی کنیم قرص خوردن بمب انداختن به بدن است!

نویسنده : دکتر وحید حیدری (متخصص علوم رفتاری)

عمل قرص های اعصاب در بدن مثل استشمام بمب های شیمیایی است. یعنی اگر مواد سازنده این دارو ها با محتوای بمب ها ترکیب شود مثل بمب های شیمیایی انسان ها را به عوارض متعدد و نقص های عضوی دچار می کند. وانگهی پزشکانی که این قرص های اعصاب و روان را برای بیماران تجویز می کنند، این گونه تجویزها به چه مدتی مجاز است؟ به عبارت درست تر، به چه مدتی از عقب نگه داشتن جامعه و خانواده ها و اعتماد آنها می توان سو»استفاده کرد. ..

مسعود جمعه 6 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:16 ب.ظ

مثل ِ کبریت کشیدن در باد
بوسه ات دشوار است
من خلاف جهت آب شنا کردن را
مثل یک معجزه باور دارم

آخرین دانه یِ کبریتم را
می کشم در ره باد
هرچه بادا باد

مسعود جمعه 6 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:29 ب.ظ

در معبر من
دیگر
هیچ چیز نجوا نمی کند :
نه نسیم و نه درخت
نه آبی در گذر .
شره شره نوحه یی گسیخته می جنبد
تنها
سیاه تر از شب
بر گرده ی سرگردانی باد .
دور
شهر من آنجاست
تنها مانده
در غروبی هموار
که آسان نمی گذرد
شهر تاریک
با دو دریچه ی مهربان
که بازگشت دردناک مرا انتظار می کشد
در پس کوچه های پنهان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد